نویسنده : هادی باشتنی

 امروزه ما از رسانه های مختلف با عبارت آسیبهای اجتماعی زیاد برخورد میکنیم و بسیاری ازصاحب نظران امر تعلیم و تربیت و حتی افراد جامعه از بروزآسیب های اجتماعی اظهارنگرانی می کنند . اما آسیب های اجتماعی چیست ؟ روش پیشگیری و مقابله با آن چگونه است ؟ آگاهی درباره این موضوع و شناخت ابعاد آن باعث میشود تا بتوانیم خود واطرافیان مان را از این پدیده درامان نگهداریم . آسیب های اجتماعی به عملی گفته می شود که خارج ازچارچوب قانونی و اخالقی یا رسمی وغیر رسمی افراد جامعه قرار دارد . این رفتار ممکن است فردی یا جمعی باشد . به همین دلیل افرادی که مرتکب این رفتار شوند سعی میکنند که رفتار خود را از دید قانون و افراد جامعه پنهان کنند . آسیبهای اجتماعی طیف وسیعی از رفتار و اعمال افراد جامعه را در بر می گیرند .اغلب نسبی ، متنوع و متغیر هستند . به فرهنگ جامعه و خانواده بستگی دارند و در گذر زمان تغییر ماهیت می دهند . ولی با همه این پیچیدگی ها ، بعضی رفتار ها در اکثر قریب به اتفاق جوامع جزء آسیب های اجتماعی به شمار میآیند . بنابراین ممکن است رفتاری در یک جامعه خاص آسیب تلقی شود و در جامعه دیگر یک امر عادی به حساب آید . یا ممکن است آنچه که امروز امر عادی به نظر می رسد در آینده جزء آسیب های اجتماعی به شمار آید . خوشبختانه در کشور ما اکثر افراد جامعه از تأثیر آسیب های اجتماعی آگاه هستند و این باعث موفقیت حاکمیت در پیشگیری و درمان آن می شود . با این حال هر یک از افراد جامعه و هر یک از مسئولین برای کنترل و مهار آسیب های اجتماعی وظایفی دارند که به آنها اشاره می شود . اولین وظیفه شهروندان افزایش آگاهی در مورد این پدیده و سعی در انتخاب روش صحیح سبک زندگی می باشد . مهمترین وظیفه افراد جامعه ، وظیفه آنها به عنوان عضوی از خانواده بویژه به عنوان والدین می باشد . زمانی که خانواده کانون و محیط مناسبی برای زندگی باشد ، همه اعضای آن سعی می کنند بیشترین وقت خود را همراه اعضای خانواده خود بگذرانند و کاستی ها و کمبودهای عاطفی یکدیگر را رفع کنند . ولی اگر محیط خانه همراه با اختالف و تنش باشد خانواده کارکرد تربیتی و سازندگی خود را از دست می دهد . در این صورت همه اعضای خانواده و فرزندان نیازهای عاطفی خود را در بیرون از خانه جستجو می کنند و این سرآغاز آسیبهای زیادی است که جبران آن بسیار سخت یا حتی غیر ممکن خواهد بود . از سوی دیگر مطالعات و تحقیقات صاحب نظران نشان میدهد که روشهای تربیتی والدین رابطه مستقیم و تنگاتنگی با رفتار کودکان و نوجوانان دارد . اگر شیوه های تربیتی والدین با سطح نیازها و خواستههای فرزندان همچنین با روش های صحیح تربیتی هماهنگ باشد ، نتیجه مطلوب آن رفتار در فرزندان و در نتیجه در سطح جامعه منعکس خواهد شد . در این صورت میتوانیم شاهد کاهش آسیب های اجتماعی در جامعه باشیم . در مقابل عدم آگاهی و بینش صحیح والدین روش های نامناسب تربیتی و اختالف همسران با یکدیگر می تواند در تربیت فرزندان اثر نامناسبی داشته باشد و زمینه را برای انحرافات اجتماعی فراهم کند . عالوه بر شهروندان هر یک از مسئولین و نهادهای حاکمیتی نقش مهمی در ایجاد یا پیشگیری از آسیب های اجتماعی دارند . موفقیت هر کشور در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی معرف کارآیی دستگاههای حاکم بر آن کشور می باشد . آگاهی اکثر مردم نسبت به آسیبهای اجتماعی هم می تواند کار حاکمیت را برای جلوگیری از آن آسان کند و هم وظیفه دولتمردان را در مقابله صحیح با آسیب های اجتماعی دشوار نماید . مقابله با آسیب های اجتماعی وظیفه یک یا چند دستگاه حکومتی نیست وهماهنگی همه ارگانها الزمه برخورد با آن می باشد . ولی بعضی از این نهاد ها نظیر نهادهای حمایتی و خیریه ،آموزش و پرورش ، صدا و سیما ، سازمان بهزیستی ،نیروی انتظامی ، وزارت کشور و ائمه جمعه و جماعات در سنگر مقدم مقابله با آسیبهای اجتماعی هستند . در خاتمه یادآوری می شود که مسئولیت پذیری همگانی گامی بلند برای مهار این معضل محسوب میشود . آسیبهای اجتماعی شبیه زخمی است که اگر درمان نشود آلوده و عمیق تر می شود . نمی توانیم آسیبهای اجتماعی را پنهان کنیم و روی آن سرپوش بگذاریم . بلکه باید با تفکر و تعقل ، توان علمی خود را به کار بگیریم و آن را مهار کنیم . ادامه دارد….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *