عاشق‏ترین شاعر

 

عاشق‏ ترین شاعر

 

مولای من : نفسی عمیق می‌کشم و شادمان،

از سرشاری یگانه‏ ی حضورت

به شکرانه‌ی شیرینی لبخندهایت،

و زلالی چشمان نافذت

من ، عاشق‌‏ترین شاعر این مجموعه‏ ی پیچیده‎ام.

من ، تصویر روشنی از موج دگرگونی زمان‎ام

بر لب اندیشه ‏ات نشسته ‏ام، فرصتی برای حضور می‏ خواهم

و لبخندهایم تا عمق خنده‏ های امیدوارانه‏ ی حوض نگاهت

صورتم را در آب زلال آرامش می‏ شویم

شادی‎هایم ، به ورطه‌ی بی ‏شماری افتاده

شمیم روشنی در پروانه‌ی حضورت، پیله کرده

این جا طعم ناب خاطره ، در تمام باغچه پیچیده

گویا خبری است…

پچ پچی در میان گل‌های باغ ،

با حضورت ، قرارعاشقی می‎گذارند

من،مثل ماهی‎های قرمز وسط حوضِ نگاهت ،

به آسمان عاشقی می‎نگرم  .

من ، عاشق‏ترین شاعر این مجموعه‏ ی پیچیده ام.

اما نمی‌دانم ، چرا مدتی است به شکل پرنده‎ای رها شده،

در آسمان بی‌تو محبوسم.

معصومه محمدی سیف :

پژوهشگر جامعه شناسی . نویسنده رادیوازتهران

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *