شهر بیداران
شهر بیداران
سبزوار خویش را مهد خراسان میکنیم آنچه گفتند دیگران مابهترازآن میکنیم
سالیان بیشمارهرکس که آمد وعده داد باعمل ما مردمان راشادو خندان میکنیم
هرکه برمسند نشست دردفراموشی گرفت با توکل بر خدا آن نیزدرمان میکنیم
آن که آمدکارمردم کرد رسوایش کنند این بنای زشت را نابودو ویران میکنیم
این مقام وپست ودولت رفتنی است بحرخدمت داده اند ما با دل وجان میکنیم
باید از بالا نشینی هابزیر آیی عزیز مستی وحرص وهوارامابه زندان میکنیم
بایدازهرلحظه ای درسی بیاموزیم ما فرصتی را داده حق اجرای فرمان میکنیم
چاپلوسی ودغل بازی نداردعاقبت عاقبت این چاپلوسان زاروحیران میکنیم
ماهمه خدمت گذاروخادم این ملتیم گربرامان تب کنند ماجان به قربان میکنیم
مردمان بی نوارادستگیری مردی است بهرخدمت با خداماعهدو پیمان میکنیم
جزدعای خیرمردم طالب چیزی مباش بهترین پاداش این است حال باآن میکنیم
آتش قهروغضب این جاندارد مشتری ماهزاران باربیزاری زشیطان میکنیم
این کویرتشنه محتاج نمی مهرووفاست است آسمان مهرورزی پرزباران میکنیم
آدم عاقل بیندیشد زروز واپسین این تلاش مستمرتاحدامکان میکنیم
این طناب سست قدرت پاره خواهدشدیقین پایه ی ظلم وتعدی سست ولرزان میکنیم
ما دگر ازعالمان بی عمل دل خسته ایم اقتدا برحضرت مولای خوبان میکنیم
یاد باد دکتر شریعت را که گفت نان دنیامی خوریم خدمت به ایمان میکنیم
انتهای این سخن شد (شاهدا) دل شاد دار دلبریها با می و چاه زنخدان میکنیم
غم مخور ای شهربیداران دوران غم مخور باردیگر این خزانت را بهاران می کنیم
علی اکبرنامنی