رد صلاحیت به شیوه انقلابی یا فله ای ؟!

بررسی صلاحیت داوطلبان ششمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا درخراسان رضوی به پایان رسید واسامی تاییدشدگان ازجمله شهرستان های سبزوار، جوین، جغتای، ششتمد وداورزن نیز اعلام شد آنچه به نظر می رسد دراین میان رد صلاحیت شدگانی به چشم می خورند که رد شدن صلاحیت آن ها بوی سیاسی وجناحی می دهد ولاغیر. هیئت نظارت بر انتخابات شورای اسلامی خراسان رضوی بنا بود براساس ۴شاخص به بررسی صلاحیت نامزدها بپردازد اما واقعیت این را نشان نمی دهد! این ۴ شاخص  عبارت بودند از: ۱_خدا محوری ۲_ قانون گرایی ۳_اخلاق مداری ۴_ بی طرفی کامل. البته نسبت به هر ویژگی که نام برده شد می توان بحث کرد اما با توجه به رد صلاحیت بعضی افراد در این دوره بیشتر روی دو ویژگی وشاخص مهم یعنی اخلاق مداری وبی طرفی کامل می شود تمرکز کرد هرچند خدامحوری وقانون مداری نیز مورد خدشه واقع گردید! آنچه که محرز است این است که در جریان بعضی از رد صلاحیت شدگان سیاسی کاری و طرد کردن غیر خودی ( غیرخودی از نوع غیر جناحی) کاملا مشخص است.

افراد شاخصی که از گردنه رقابت حذف شدند اینان اکثرا کسانی هستندکه در دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در ستاد رقیبان بودند مثلا بعضی درستاد اکبرنیا وبرخی  در ستاد علی بروغنی بودند وبرخی هم از نیروها وطرفداران نمایندگان سابق؛ وحتی برخی اعضای شورای شهرهای دیگر مثل جغتای نیز که ازطرفداران یکی از نمایندگان سابق بودند رد صلاحیت شدند. با رد صلاحیت این چنینی کاملا مشخص است که سیاسی عمل شده است که این کار با روح خدامحوری، قانون گرایی، اخلاق مداری کاملا مغایرت دارد و بی طرفی کامل  را نیزکاملا زیر سوال می برد!

 اگر بگوییم به شیوه انقلابی رد شدند که باید گفت متاسفانه این رویه دور از شأن انقلابی گری است.اگر انقلابی گری به معنی حذف رقیب می باشد که این رویه ای چندین ساله در کشور است پس چه تفاوتی است بین انقلابی گری باغیر انقلابی؟ اگر خدامحوری ملاک است که طرد کردن افراد و هتک حیثیت آنان؛ خود کارقبیح ومطرود خداوند است!

 اگر قانون گرایی ملاک است که باید هم بر ردصلاحیت شدگان وهم بر مردم احرازشود که طبق کدام قانون ویا تبصره وماده قانونی اینان ردصلاحیت شدند؟ و واقعا مرّ قانون باید ملاک باشد نه سلایق سیاسی!

 اگر اخلاق مداری ملاک است که از اخلاق به دور است که هر کس در جناح وخط شما نباشد ویا درستاد رقیب باشد! را حذف کنیم که این جز به پدید آوردن دیکتاتوری ثمره ی دیگری ندارد. ویژگی آخر یعنی بی طرفی کامل با توجه به قلع وقمع غیر خودی ها در اینجا این شعار کاملا خنده دار به نظر می رسد چرا که هیچ کسی این حرف را باور نمی کند چون اکثرا از این رویکرد بررسی ها آگاه شدند وفهمیدند که دقیقا به صورت یکجانبه گرایی عمل شد نه بی طرفانه!

زمانی می توان گفت بی‌طرفی کامل؛ که واقعا به نام اشخاص وسلیقه سیاسی آنها توجه نشود وملاک فقط قانون باشدنه چیز دیگر!

 متاسفانه باید گفت که این شعارهای زیبا در موقع عمل خیلی زود رنگ خود را پس می دهدچه از سوی آنهایی که نماد انقلابی را با خود دارند وچه آنهایی که ندارند. این رویه از سوی انقلابیون بیشتر در معرض قضاوت قرار می‌گیرد. البته چه می توان کرد که این رویه از ابتدا تا کنون وشاید درآینده نیز بر همین شیوه بماند و همچنین خواهد شد وقتی که دوباره جناح مقابل بر اریکه قدرت بنشینند وآنها نیز مخالفین خود را قلع وقمع کنند! چون اکثرا طالب قدرت هستند وخودنمایی!  و برخلاف گفته شهید والامقام بهشتی که فرمودند.: ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت. ولی اکنون باید بگوییم برخی تشنگان قدرتند نه شیفتگان خدمت!

با این تفکر از هر جناحی باشد فقط آسیب جدی به مشارکت مردم زده می شود  ومردم از حضور درسر صندوق های رای دور می شوند مسئولین در هر رده ای که هستندچه اجرایی وچه نظارت،؛ وظیفه دارندکه شرایط حضورحداکثری مردم درانتخابات را فراهم کنند و یکی از این راه ها فراهم کردن حضور بیشترکاندیدا درانتخابات است البته این به معنای نادیده گرفتن  شرایط قانونی یک نامزد نیست بلکه بحث سر این است که سلایق شخصی، جناحی  را دخیل درآن نکنیم وفقط به قانون تمسک کنیم. اگرچه هنوز فرصت اعتراض هست اما این اصل صورت مسئله را پاک نمی کند که چه خطایی بعضی انجام می دهند!

که عملا حق انتخاب را با سلیقه خود به بهانه های وافی ازمردم می گیرند. پس اگرانصافا بناست خدامحوری، قانون گرایی، اخلاق مداری و بی طرفی ملاک باشد باید درعمل ودر همه انتخابات وانتصابات آن ملاک ها را درنظر بگیریم وبه جز آن نیندیشیم.

 والسلام علی من التبع الهدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *