انقلابی گری منهای اخلاق، آفت انقلاب است

یادداشت

جوادمحمدی دارینی/مدیرمسئول

در دهه پنجم انقلاب شکوهمند اسلامی قرار داریم، دراین دهه عنوان انقلابی گری بیشتر از گذشته بر سر زبان ها افتاد به طوری که درانتخابات شوراها، مجلس و حتی ریاست جمهوری عنوان انقلابی گری سوژه ای جهت تبلیغات انتخاباتی شد و به مبلغین آن یاران انقلاب می گفتند.  اما واقعیت این است که انقلابی گری از مسیر خود وهدفی که انقلاب  اسلامی  آن را دنبال می کرد به شدت فاصله گرفته است؛  نماد انقلابی گری همان اخلاق اسلامی بود وباید باشد.

رعایت ضوابط اخلاقی به ویژه تعامل با دیگران درچارچوب قانون اساسی که برگرفته از اصول مسلم اسلامی می باشد ودرچارچوب مسئولیت های حاکمیتی باید پیشتاز باشد. شهید والامقام بهشتی می گفت «انقلاب ما انقلاب ارزش هاست»  شکی دراین نیست که منظور ایشان این بود که تمام رفتارها، گفتارها ونوشتار افرادی که خود را منتسب به انقلاب می دانند وبه اصطلاح امروزی ها خود را یاران انقلاب می دانند؛ در هر رده  وجایگاه ومسئولیتی که هستند باید برمبنای ارزش ها که مهم ترین آن اخلاق اسلامی است باشد وهیچ کس حق ندارد خارج از این چارچوب حرکت کند وخود آن عالم وسیاستمدار وارسته از معدود کسانی بود که پایبند به ارزش های  اخلاقی اسلامی بود به طوری که حتی درمناظرات علمی وسیاسی هیچگاه خود را برتر از طرف مقابل فرض نکرد وهیچگاه مقام علمی وسیاسی وی مانع مناظره ورودرویی با رقیب کوچک تر از خویش نشد. ولی در این دهه اخیر متاسفانه اخلاق به کلی زیرپا گذاشته شد ویکی از ارزش های اساسی انقلاب اسلامی خدشه دار شد.

 رقیبان سیاسی همدیگر را بر نمی تابند، روحیه دیدن مخالف وشنیدن حرف همدیگر را از دست داده اند و کسانی که در گذشته با انقلاب بیگانه بودند  حالا انقلابی تر شده اند وبرای رسیدن به  مطامع سیاسی خویش حاضرند هر گونه تهمت وافترا به رقیب سیاسی خویش بزنند تا بتوانند کرسی ریاست ومدیریت را برای چند سالی تصاحب کنند.

 شایسته سالاری وتخصص ومدیریت علمی را فدای خواسته سیاسی خود نموده اند وهر که را با آنها نباشد به عنوان غیرخودی حذف می کنند و کسانی که هم فکر خودشان هستند ولی هیچ گونه تخصص و علم مدیریتی ندارند مسئولیت های کلیدی را به آنان واگذار می کنند وخوشحال ازاینکه مخالفین را کنار زده اند!

تخریب مخالفین خود را یک ارزش می دانند وابزاری برای تبلیغ علیه رقیب! متاسفانه درتمام زمینه ها؛ اخلاق را به فراموشی سپرده اند وبا این حال خود را  مظهر انقلاب اسلامی معرفی می کنند غافل از اینکه این رفتارها تیشه به ریشه ی ارزش های انقلاب می  زند!  باید اعتراف کرد که این وضعیت اسفبار است . و به جرأت باید گفت که جامعه ما خصوصا دربین مسئولین  رده بالای مدیریتی این انقلاب نیاز به یک انقلاب اخلاقی برمبنای ارزش های اسلامی دارد! مانند سال های اول انقلاب  که همه گروه ها، همه مسئولین درهمه رده ها همرنگ وهمصدا درخدمت انقلاب بودند.

 یکرنگی و همصدایی بود که انقلاب را پیروز کرد. یکرنگی و یک صدایی بود  که  دوران جنگ را به خوبی اداره کرد وپیروزی را از آن خود کرد!  رقابت سیاسی به نوبه خود خوب است اما رقابت بر سر خدمت بهتر به مردم باید باشد نه رقابت بر سر کسب کرسی ریاست!  امروز مردم زیر خط فقر درحال له شدن هستند اما برخی هنوز به دنبال کسب کرسی مدیریت و ریاست برای خود و حزب خود هستند!  چگونه است که تا  نماینده عوض می شود تمام مسئولین نیزباید عوض شوند؟!

اعضای شورا ی جدید روی کار می آیند شهردار وعوامل آن نیز تغییر می‌کنند و کسانی را انتخاب می کنند که کوچکترین رزمه کاری در مدیریت جدید ندارد و البته جهت  کارایی شهردار جدیدشان شهردار در سایه نیز انتخاب می کنند!

 البته  این رویه مخصوص این دوره و معطوف به یک شهر و یا یک منطقه نیست بلکه متأسفانه در کل کشور فراگیر شده است! پس بیایید دراین دهه جاری انقلاب ودر گام دوم انقلاب اسلامی؛ با تغییر رفتار خود؛ اخلاق اسلامی را که از ارزش ها واهداف مقدس این انقلاب بود دوباره زنده کنید وگام های اساسی خدمت رسانی را بر اساس آن بردارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *